وقتی جای خالی شما پر رنگ تر میشه
سلام گلهای قشنگم.
میدونم حالتون خوبه.نگرانتون نیستم...اعتراضی هم به حکمت خدا ندارم و خوب میدونم خدا به من مهربانتر از مادره.....و هیچکسو دیگه مقصر نمیدونم....
این حرفارو گفتم تا یه چیزی که تو دلم هست رو بگم:
بهار میشه دختر عمه اتون....درست یه روز قبل از تاریخ اصلی زایمان من که شما باید دنیا میومدین بدنیا اومد.دیشب داشتن فیلم بیمارستانشو خونه ما نگاه می کردن.ناخداگاه غمی به دلم نشست....من بهار رو دوست دارم.بیشتر از شما نباشه کمتر از شما نیست......اما شما نیستین و اون هست...الهی صد و بیست ساله بشه....بهار،باران ،رایان،فاطمه حلما،عارفه،دوقلوها نیکا و یکتا همه همسنای شما هستن....الهی صدوبیست ساله و عاقبت ب خیر بشن......
دلم گرفته از نبودنتون...خیلی عجیبه ......دردی که تو اتاق زایمان کشیدم و بعد یه هفته زنده موندن شما سه تا و زجر کشیدن........
خدایا من که راضیم به رضای تو اما میخوای برای دل شکسته و منتظر من چکار کنی.....یاد امام خوبم حضرت مهدی افتادم ..اما انتظار او کجا و من کجا......
خدایا برای تموم بی تابیهای من منو ببخش.......
خدایا به من و همسرم عاقبت ب خیری و دل خوش عطا کن...
خدا عشق بین و من و همسرم رو بیشتر از همیشه گردان........
دوستت دارم خدا و هرآنچه تو برای من بخواهی یقینا بهترین خواهد بود......